خیالـــــــــت ....

خیالت همیشه هسـت ...
اما امروز دلم خودت را خواسـت
نه خیالت را ...

خیالت همیشه هسـت ...
اما امروز دلم خودت را خواسـت
نه خیالت را ...

پس چه شد؟
انگیزه ای برای فردا هم نداری.... !!! و حالا هم که....
گاهی فقط دلت میخواهد.....
زانوهایت را تنگ در آغوش بگیری....
و گوشه ای از گوشه ترین گوشه ای که نمیشناسی ....
بشینی و فقط نگاه کنی !!!!
گاهی دل گیری .... شاید از خودت....

دلم داره پر میزنه واسه تو و قدم زدن
وقتی هوا بارونیه دلم برات تنگ میشه باز
نمیدونی تو این هوا چشات چه خوش رنگ میشه باز
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
با تو چه حالی داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
باتو چه حالی داره
دلم هواتو داره
نیستی خودت کنارم و صدات همش تو گوشمه
بارونیه قشنگی که هدیه دادی رو دوشمه
بارون حواسش به توئه اونم دلش پر میزنه
بجای من با قطره هاش رو شیشه تون در میزنه
بارون هواتو داره رنگ چشاتو داره
قدم زدن تو بارون
با تو چه حالی داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره
دلم هواتو داره
بارون هواتو داره
تا ابد بغضِ منِ تبزده کال است عزیز
دیدن گریهء تمساح محال است عزیز !
تا شما خانه تان سمت شمال ده ماست
قبله دهکده مان سمت شمال است عزیز
پنجره بین من و توست، مرا بوسه بزن
بوسه از آن طرف شیشه حلال است عزیز !
ما دو ریلیم به امید به هم وصل شدن
فصل گل دادن نی ، فصل وصال است عزیز !
ماه من! عکس تو در چشمه گل آلود شده
عیب از توست !...ببین ! چشمه زلال است عزیز !
دام گیسوی تو بی دانه شده، می فهمی ؟!
امپراطوری تو رو به زوال است عزیز
عشق این نیست که بر گردن من حلقه زده
اینکه بر گردنم افتاده وبال است عزیز
همین كافیه تا به خودت بیای و مطمئن بشی
كه نمی تونی فراموشش كنی!!!!!!!!!!!!!

بزرگتر که میشوی
غصه هایت زودتر ازخودت قدمیکشند!
لبخندهایت را در البوم کودکیت جا میگذاری
و ناخواسته وارد دنیای لبخندهای مصنوعی میشوی.
شاید بزرگ شدن،
ان اتفاقی نبود که انتظارش را داشتیم...!

خدایـــــــــــــــــــا ...
گاهی دلم میخواد،وقتی بغض میکنم،
از آسمون بیای پایین اشکامو پـــــــــاک کنی
دستمو بگیری و بگی :
اینجا آدما اذیت میکنن؟؟؟!!!!
بیـــــــــــــــــــــا بریــــــــــــــــــم...

چه سخـــــت است،
تشیع عشق بر روی شانه های فرامــــــــوشی ...
و چه سخت تر سپردن دل به قبرستان جـــــــدایی ...
وقتی میدانی پنج شنبه ای نیست !
تــــا رهگذری بر بی کسی ات
فاتحــــــــه بخواند ...

صبا را دیدم و گفتم صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست می دارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تیره برقی جست
كه قاصد را میان ره بسوزانید
كنون وامانده از هر جا
دگر با خود كنم نجوا
یكی را دوست می دارم
ولی افســـــــــوس او هــــــــــرگز نمیداند


زنـدگــﮯ ِ منـــــ و تـو ..
مثـلـــِـ نمــاز ِ دو رکعتـﮯ استــــــ ... . . .
یک شک کافیست تا باطل شود .
با همه عشقی كه داشتم ...
من رو به جایی رسوند
كه حالا تو چشمای یكی زل بزنم
بگــــــم:
عاشقمـــی ... ؟
خوب به دركــــــــــــــــــــــــــ ... !

متوجه میشی که جــــــای بعضیا
الان که تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده ...!!


گل من خبر نداری دل گلدونت می گیره
اگه تو پژمرده باشی گلدونت برات می میره
گل من نگو که اونجا دل تو برام می گیره
گل من نگو شکستی گلدونت برات بمیره
نکنه لگد شه ساقت زیر پای هر غریبه
ساده دل نباش گل من که دنیا پر از فریبه
نکنه یه وقت شکستی آخ داره اشکام میریزه
نمی دونی خاطره تو واسه من چقدر عزیزه

ماتِ اداهايش، لبخند زدم :
بعدِ صبحانه دلم او را میخواهد ....!!!!

حتـــی زنــدگــــی ....

نذارید دلتنگی بهش غلبه کنه !!!
نذارید فرصت پیدا کنه راهی واسه رفع دلتنگیش پیدا کنه ...
یاد میگیره چجوری دلتنگ نباشه ....
اونوقته که هر کاری کنید،
نمیشه آدم قبل که ♥ دوستون ♥ داشت ....
مترســــک را دار زدند ...
به جرم دوستــــی با پرنده !!!!
که مبادا تاراج مزرعه را ،
به بوســــه ای فروخته باشد ...!!!!
اینجا “قحــــــــــطی عاطــــــــــفه” هاست …

پس آدمها کجا هستند؟!!
در صحرا آدم احساس تنهایی میکند ...!!!!
مار گفت:
با آدمها هم احساس تنهایی میکنی...!


به بعضیا باید گفت :
عزیزم ،
حتی اگه خدا خودش بیاد پایین ،
تضمینت کنه ...
یا شیطانو بفرسته واسه به گردن گرفتن تقصیرات ...
دیگه فایده نداره !!!
خراب شد تصویرت ....

خدایـــــــــــــــــــــــــا .......!!!!!!
حرفی نیست ....
فقط یه دعا از ته دل :
هیچکس رو اونقدر تنها نکن،
که بخواد تنهاییشو ،
با دنیــــــای مجـــــــازی پر کنه .......

این روزها ،
تا دلت بخواهد،
" آه" دارم ...
ولی !!!!!
بازیگر خوبی شده ام ....
" می خندم !!"
حتی خودم هم باورم میشود که
"من خوبم "
خوبه خوب

همه چیز را یاد گرفته ام !
.
یاد گرفته ام که چگونه بی صدا بگریم
.
یاد گرفته ام که هق هق گریه هایم را با بالشم ..بی صدا کنم
.
تو نگرانم نشو !!
.
همه چیز را یاد گرفته ام !
.
یاد گرفته ام چگونه با تو باشم بی آنکه تو باشی !
.
یاد گرفته ام ….نفس بکشم بدون تو……و به یاد تو !
.
یاد گرفته ام که چگونه نبودنت را با رویای با تو بودن…
.
و جای خالی ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم !
.
تو نگرانم نشو !!
.
همه چیز را یاد گرفته ام !
.
یاد گرفته ام که بی تو بخندم…..
.
یاد گرفته ام بی تو گریه کنم…و بدون شانه هایت….!
.
یاد گرفته ام …که دیگر عاشق نشوم به غیر تو !
.
یاد گرفته ام که دیگر دل به کسی نبندم ….
.
و مهمتر از همه یاد گرفتم که با یادت زنده باشم و زندگی کنم !
.
اما هنوز یک چیز هست …که یاد نگر فته ام …
.
که چگونه…..!
.
برای همیشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم …

گفتند : شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای !
گفتم : نه !
شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام .
گفتند : شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای !
گفتم : نه !
شکست یعنی من هنوز چیزی یاد نگرفته ام .
گفتند : شکست یعنی تو یک آدم احمق بوده ای !
گفتم : نه !
شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام .
گفتند : شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی !
گفتم : نه !
شکست یعنی من باید از راه دیگری به سوی هدفم حرکت کنم .
گفتند : شکست یعنی تو حقیر و نادان هستی !
گفتم : نه !
شکست یعنی من هنوز کامل نیستم .
گفتند : شکست یعنی تو زندگیت را تلف کردی !
گفتم : نه !
شکست یعنی من بهانه ای برای شروع کردن دارم .
گفتند : شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی !
گفتم : نه !
شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم
جایی نرو نرو از پیش من
تو نیابشی دلم پر خون میشه من
جایی نرو منو تنها نذار
من بیچاره رو نرو اینجا نذار
تو نباشی به کی بگم عاشق شدم
بی تو دل میبرم به خدا از خودم
تو نباشی به کی دیگه تکیه کنم
دیگه رو شونه های کی گریه کنم
این دنیا رو نمی خوام و نمی خوام زنده بمونم عشق من
اون لحظه که تو می ری می رم از این دنیا می دونم عشق من
این دنیا رو نمی خوام و نمی خوام زنده بمونم عشق من
اون لحظه که تو می ری می رم از این دنیا می دونم عشق من
از حال من تو خبر داری و
درمون این دل بیماری و
من دلخوشیم به تورو دیدنه
عشقت همیشه تو قلب منه
اینجا بمونو از اینجا نرو
با جون و دل من میخوام تورو
من با تو به همه جا می رسم
دنیام تویی بی تو من بی کسم
ای عشق من زیبای من
با من بمون دنیای من
این دنیا رو نمی خوام و نمی خوام زنده بممونم عشق من
اون لحظه که تو می ری می رم از این دنیا می دونم عشق من
این دنیا رو نمی خوام و نمی خوام زنده بمونم عشق من
اون لحظه که تو می ری می رم از این دنیا می دونم عشق من
چقدر سخته تو چشای کسی که تموم عشقتو ازت
دزدید وبه جاش یه زخم همیشگیروقلبت هدیه داد
زل بزنی وبه جای اینکه لبریز کینه ونفرت بشی
حس کنی هنوزم دوسش داری.چقدر سخته
دلت بخواد سرتو بازبه دیواری تکیه
بدی که یه بار زیراوار غرورش
همه وجودت له شده چقدر
سخته توخیالت ساعتها
باهاش حرف بزنی
واماوقتی
دیدی
هیچی جز
سلام نتونی بگی
چقدرسخته وقتی پشتت
بهشه دونه های اشک گونه
هاتوخیس کنه و ولی مجبور بشی
بخندی تا نفهمه که هنوزم دوسش داری
چقدرسخته گل ارزوهاتوتوباغ یکی دیگه ببینی و
هزاربار توخودت بشکنی واونوقت اروم زیر لب
بگی گل من باغچه ی نو مبارک

